00034

دوستی گفته بود که اوپت بلوز است...

نمیدونم چرا این رو مینویسم و به قول ِ بعضی ها " کِشش " میدم.

فقط مینویسم که بدونید...

موسیقی ِ بلوز ، موسیقی ای ست ، در مورد مسائل ِ روزانه. اصلا دلیل ِ نام نهادن ِ این سبک به نام ِ بلوز هم همین است. البته نه آن بلوز که پوشیدنیست و نه آنکه به رنگ ِ آبی گفته میشود.

بلکه این واژه به معنی ِ "ناراحتی" و "سرخوردگی" و " افسردگی" ست.

و به همین خاطر است که معمولاً حالتی نسبتاً غمگین بر آهنگها سایه انداخته است.

ولی این افسردگی برای مسائل ِ پیچیده نیست. بلکه برای روزمرگی و خسته کنندگی ِ زندگی ِ روزمرّه است. 

و آلبوم ِ دمنیشن. DAMNATION ... که اون دوست عزیز گفته بود که بلوز هستش...

خوب البته نظر شما محترمه. منم میگم 6 و 8 ه. مشکلات حل شد!

آخه دوست ِ عزیز...

چرا!؟

چرا!؟؟!

00033

EMPYRIUM IS BACK

الان هنوز 1 دقیقه نشده که این خبر رو از توی MS خوندم.


ادامه ی مطلب رو برید تا ببینید متن اصلی یی که نوشته شده توست اون سایت راجع به این اتفاق.

ادامه مطلب ...

00032

زندگی ِ من...

مزخرفترین زندگی ها

با سردرد های بعد از الکل

و بوی سیگاری که میدهم هربار بعد از مهمانی ها

و فهمیدن ِ پدرم

حتماً بسیار خودخوری میکند، وقتی که میبیند من بوی سیگار می دهم

چون هیچ به ام نمیگوید

و یک نا مادری...

یک " نا" مادر

یک نازیبای ِ ترش خوی

که یکسره به دنبال ِ سند و مدرکی ست که ما را خراب کند

و زندگی ِ نه چندان بد...

حداقل ، میتوانیم اینجا ، در اروپا و در یک جامعه ی باز زندگی کنیم...

گرچه...

زندگی ِ من... درداور تر از این حرفهاست

درد آور تر از آنچه که بشود درش طعمی برای زردالو ها تصور کرد

و سوزش چشمانی که هرگز کار نکرده اند

یک موسیقی ِ شلوغ و پست مدرن

حرف میزند

و میگرید

و من از خود بی خودم

اندکی مست...


تنها اندکی...



00031

رنگ ِ پاییز...

شروعی دیگر

در امواج ِ مشوش ِ رنگهای گرم بر لباس درختان

و سرمای خاص و زیبایش...

و نم نم باران هایش

پرواز ِ قطرات ِ روح های سرگردانمان

به سوی نقطه ی مرکزی جهان

و تمزکز ِ برگها

برای فرود آمدن


بهترین ام در کنار ام نشسته بود امروز

و من در آغوشش غرقه 

و شعر ِ زیبایی را با موهایش نجوا میکرد

و آفتاب به اش حسرت میورزید

و دنیای پیچیده ی من ، با بی خیالی

به دورش میچرخد...

چرا که برایم ، معنی دار است ،

و احساسات و درگیریهای درون ام را

اوست آرام بخش...


رنگها در چشمش میچرخند

در قهوه ای ِ عمیقش غرقه میشوند

 و زیبا 

و با شیطنت  و ذوق ِ خاصی

همراه


چنین اند

عشقهای فراموش ناشدنی