00021

حوصله ندارم فردا به مهدی زنگ بزنم ...

لعنتی این دختره از کله ی گندیده ی من بیرون نمیره...

جون ِ مادرت منو بیخیال شو...

انقدر نیا توی این صفحه ی کوچک ِ نمایش افکارم...

خوب نیست که آدم کسی رو با امواج مثبت و منفی ای که میفرسه اذیت کنه. بخصوص که اون بدبختم خودش بیچارگیاش یه آسمون باشه.


نمیدونید که چقدر به سمت ِ پست ر1ک  کشیده شده ام. همینطور پست مت1ل ...

خیلی زیباست...

و صد البته ریدیوهد...

بی نظیر همچون هیچ گروه ِ دیگر.

گرچه اوضاع ِ آشوب ِ من بی ثبات ترین ِ اوضاع ِ شناخته شده در دنیاست. 

حتا بی ثبات تر از آب و هوای اسکاندیناوی ...

------------------------------------------------------------------------------------------------

چندی گذشته یا نگذشته از ثانیه های دور-مرده! 

ای تازه ترین شبنم

گوش بسپار به غزل ِ آفتاب

بشنو که چه پریشان گیسوانه بر تخته گچی ِ اصوات مینویسد:

" تنهایی = نیستی = بی میوگی + بی تفاوتی"

حتا آفتاب نیز بدون دوست تنها خواهد بود

و پوچ


نخواهد بود به هیچ کس

نیازی چونان!

درست!

اما مگر فریاد مرغان دریایی را 

با دوگانه گوشهای بزرگت نشنیده ای؟

از تنهایی مینالند...


 * * *

همیشه آرزو می کردم که ایکاش تمام ِ خاکستری های زندگی ام آبی میشدند! آنگاه سلولهای مغزم افکار ِ آبی میساختند...

گرچه خاکستری با آبی دیگر برایم فرقی ندارم... 

چرا که این کور رنگی ِ بی نظم و آشفته حال زندگی ام را رنگین کمانی از بی رنگی کرده ست...


-----------------------------

پی نوشت :


 Pack and get dressed

Before your father hears us

Before.. all hell.. breaks loose





نظرات 2 + ارسال نظر
سامان پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:34 ب.ظ

سلام موئمن !قا من عجله دارم باید برم ، چه خبر ؟ ... ! مزخرف گفتم نه ؟
این کوررنگیتم درست میشه فقط بیاد همه چیو فراموش کنی هنوز راه داری هنوز اونقدر خراب نشدی که مغزت دیگه نتونه درگیری هاشو به یاد بیاره ...
Karunesh می شناسی ؟ بی کلام هستش ...

wasted mind شنبه 6 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:43 ب.ظ http://www.wastedmind.blogfa.com

سلام.دمت گرم.عجیب نوشتت هم خونی داشت با حال و اوضام.جدی میگم.حال کردم با خوندنش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد