با خبر درگذشت محمد نوری ست که غمناک شده ام...
تلخ شده ام.
و این غم در لا به لای مفاصلم رخنه کرده ست. و روحم را میخراشد. همچون چاقویی نوک تیز.
و بازهم فلش بک میخورم...
. . . .
در ماشین نشسته بودیم. من ، پدرم ، مادرم. برادرم را یادم نیست. من انقدر کوچک بودم که نمیتوانستم جلو را ببینم. و تنها چیزی که میدیدم ، ضبط صوت ِ آن وانت نیسان آبی ست. همان که با آن بهترین خاطرات ِ باغ ِ ورامین را میساختیم. همان که در پشتش می نشستیم و همه ی راه را تحمل میکردیم...
محمد نوری میخواند. و زیباترین لحظات عمرم را می آفرید.
* در روح و جان من
می مانی ای وطن *
همیشه در قلب من خواهی ماند. ای استاد بزرگ.
و دوستت خواهم داشت. تا هنگامی که مرگ مرا به تو برساند.
سلام.عرض ادب واحترام
دوست عزیز شما بفرمایین که چیزهای اصلی چیه؟وچیزهای فرعی چیه؟تا بعدا به ادامه بحث بریم
سلام وتشکر از نظرتون.دوست عزیز اصل همان خدا وراه خدا هستش وانبیا وامامان هم اومدن تا این راه را به مردم نشون بدن.اما در این میان فرمودین که این فرد به خود اجازه داده وگفته کخ من برای تو به منبر رفتم وراه خدا بازه.خوب مگر کار مبلغ دین تبلیغ دین نیست؟مگرمبلغ دین کار انبیا را انچام نمی دن؟مگر انبیاوظیفشون بشارت وانذار نبود؟خوب مبلغ دین هم همین کار انبیا را ادامه میدن.این کجاش دلالت بر برتر بودن مبلغ از دیگراتن هستش؟از کجا این را استدلال میکنین؟مگر قران هی نمیگه که (ان الله یحب التوابین)خدا توبه کننده گان را دوست داره خوب این فرد هم توبه کرده واین اتفاق به دست یک مبلغ دینی اتفاق افتاده واین راه توبه وباز بودن این راه را هم خود خدا گفته ومبلغ دین هم بوسیله این حساب وکتاب وقول الهی بامخاطب سخن میگه.یعنی فقط انتقال دهنده سخنان خدا هستش.معلوم بوده که طرف مقابل اهل عناد نبوده بلکه خوابیده بوده وبیدار شده است.تا دیداری دوباره یاحق